در حال حاضر، یک اپلیکیشن خوب و کارآمد را که مخاطبان بسیاری را درگیر کند نمی توان به راحتی تولید کرد، زیرا نرخ بازگشت به کاربران و نرخ درگیری اپلیکیشن هر روزه کاهش مییابد و بعضی از اپلیکیشنها را فقط کاربر یکبار استفاده میکند و بعد کنار گذاشته میشود.
برای اینکه بتوانید کاربران خود را حفظ کنید کارهای گذشته را با نرخ بیشتری انجام دهید و به فکر یک راهحل تاثیرگذار باشید؛ به طور مثال، کمپینهای تبلیغاتی بیشتری را اجرا کنید، به کاربران تخفیفات ویژهای هدیه دهید و…
شما باید کاربرانتان را به اپلیکیشن خود معتاد کنید، طوری که استفادهی مدام از اپلیکیشن شما جزو کارهای روزمرهی کاربر شود و او هنگام استفاده نکردن از آنها احساس کمبود داشته باشد. اگر میخواهید نرخ بازگشت و نرخ درگیری کاربران را بهبود بخشید و آنها را افزایش دهید باید استفاده از روشهای معمول را گنار بگذارید و از روشهای خارجی استفاده کنید.علاوهبراین، باید در طراحی اپلیکیشنتان بازنگری و با استفاده از روشهای روانشناسی مخاطب را به طور ناخودآگاه درگیر خود کنید. در این مطلب راهکارهای روانشناسی را به شما معرفی میکنیم تا تاثیر بیشتری روی کاربرانتان داشته باشید.
1.اثر Zeigrnik
این اثر مدعی است که انسان کارهای نیمهتمام خود را تمام شده میپندارد. شما با بهکارگیری این اثر باید این حس را در کاربرانتان بهوجود آورید که آنها کارهای تمامنشده در اپلیکیشن تان دارند؛ بهطور مثال، اگر اپلیکیشنتان بازی است برای کاربرانتان در هر مرحله چند ماموریت طراحی و وضعیت ماموریتهایشان را به آنها اعلام کنید.
علاوهبراین، آپدیتهای اپلیکیشنتان در زمانهای مختلف به شکل قطار پشت سرهم بیاورید و پس از هر بهروزرسانی یک مرحله به آن بیفزایید و همیشه این حس را در کاربر بهوجود آورید تا کاربر منتظر بهروزرسانی بعدی باشد. میتوانید در بازی مراحل جدیدی را طراحی کنید تا کاربر همیشه منتظر مرحلهی جدیدی باشد. راهکار دیگر این است که میتوانید در قسمت تکمیل پروفایل کاربران حس ناتمام بودن را بهوجود آورید مثلا کاربر برای تکمیل فرآیند پروفایل خود باید چندین مرحله را طی کند تا به یک پروفایل خوب دست یابد.
2.پیشرفت تامین شده(Endowed progress)
این اثر روانشناسی بیان میکند که انسانها بیشتر تمایل دارند تا کارهایی را انجام دهند که نقطهی شروعی داشته باشند و با گذشت زمان در مراحل آن پیشرفت کنند. شما باید برای اپلیکیشن خود این اثر روانشناسی را بهکار ببرید تا حس پیشرفت را به کاربر القا کنید. حتی میتوانید پیشرفت مصنوعی برای رسیدن به هدف ایجاد کنید تا انگیزهی بیشتری به کاربر بدهید. اگر کاربرانتان قرار است یک فرم را پر کنند از قبل چند قسمت آن را خودتان تکمیل کنید یا اگر کاربر قرار است برای استفاده از اپلیکیشنتان اکانت بسازد این امکان را بهوجود آورید تا با استفاده از اکانت فیسبوک و جیمیل خود بتواند در اپ شما ثبت نام کند.
3. اثر Big fish little pond
این اثر روانشناختی بیان میکند که انسانها ترجیحشان این است در یک گروه ضعیف نفر اول باشند تا در یک گروه قوی رتبهی آخر را بهدست آورند و نفر ضعیف گروه باشند. کاربرانتان را با بازیکنان مشابه و هم ردهی خود در یک گروه قرار دهید تا آنها رتبهی اول را بهدست آورند. معیار سیستم رتبهبندی کاربرانتان را براساس چیزهایی قرار دهید که دسترسی و دستیابی به آنها آسان باشد.
4.کمترین تلاش(Principle of least effort)
این اصل تاکید دارد که حیوانات، افراد و حتی ماشینهایی که بهخوبی طراحی میشوند راهی را که به تلاش کمتری احتیاج دارند برمیگزینند. توسعهدهندگانی خوب کار میکنند که هیچگاه کاربران را به سمت فکر کردت سوق نمیدهند؛ به طور مثال، اپلیکیشن اسنپ این امکان را به کاربرانش میدهد که فقط یکبار با وارد کردن آدرس یک مکان مشخص، آیکونی روی صفحه ظاهر میشود و از آن به بعد کاربر با زدن مبدا و مقصد میتواند ماشین درخواست کند.
5.اثر IKEA
این اثر نشان میدهد که انسانها بیشتر به سمت محصولاتی میروند که خودشان آنها را درست کرده یا در ساخت آن مشارکت داشته باشند. اگر کاربر احساس کند که میتواند با توجه به علاقهمندیهایش قسمتی از اپلیکیشن شما را طراحی کند موفقیت شما تضمین شده است.
6.اشتباه قمار
انسانها بر این باورند که هرچه کاری را بیشتر تکرار کنند به نتیجهی دلخواهشان بیشتر نزدیک میشوند هرچند کارهایی که انجام میدهند هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند. بنابراین توسعهدهندگان باز هم از این اصل در طراحی اپلیکیشن خود استفاده میکنند؛ مانند بازی CANDY CRASH که یک اپلیکیشن اعتیادآور برای کاربران خود است. در واقع، کاربران در این بازی تصور میکنند اگر یک شانس دیگر داشته باشند حتما پیروز خواهند شد و برای این پیروزی وقت و هزینه زیادی را صرف میکنند.